معرفی مشاهیر ایران زمین، امیر فخرالدین محمود بن امیر یمینالدین طغرایی مستوفی بیهقی فریومدی، مشهور و متخلص به «ابن یمین» یکی از شاعران ایران در سده هشتم هجری است.
زندگی
پدرش ترکنژاد بود و به روزگار سلطان محمد خدابنده در روستای فریومد خراسان (امروزه در شهرستان میامی، استان سمنان) زمینی خرید و در آنجا ساکن گشت.
پدرش او را آموزش داد و از جوانی در شمار شاعران و منشیان دورهٔ خویش درآمد؛ و مقام استیفا یافت و «مستوفی» خوانده شد و چون مانند پدر متصدی نگارش طغرا در آغاز فرمانها بود به «طغرایی» نیز مشهور گشت.
ابن یمین منصب استیفا و نگارش طغراها را در خدمت خواجه علاءالدین محمد فریومدی وزیر خراسان، به سال ۷۴۲ هجری بر عهده داشت و از منشآت او بعضی در کهنترین ویرایش دیوانش که ظاهراً پیش از سال ۹۳۱ هجری نوشته شده، موجود است و دو نامه از آنها نیز انتشار یافتهاست.
سالهای نخستین زندگانی ابنیمین در خراسان گذشت. در دوران جوانی، به تبریز رفت و به درگاه غیاثالدین محمد بن رشیدالدین فضلالله وزیر پیوست و آن وزیر را ستایش کرد ولی کارش در آن شهر دوام نیافت؛ چنانکه ناگزیر شد در قطعهای که خطاب به غیاثالدین محمد سرود از او اجازه بازگشت به شهر خویش را بخواهد.
قطعه دیگری در دیوان او هست که نشان از زندگی وی در عراق عجم و بازگشتش به خراسان میدهد. پس از بازگشت به خراسان، ابن یمین بیشتر در زادگاه خود فریومد به سر برد و در همان حال با گروهی از امیران و وزیران عهد خود در بخش خاوری ایران ارتباط داشت و آنها را میستود.
از ممدوحان ابنیمین گذشته از خواجه علاءالدین محمد فریومدی، باید طغاتیمورخان، ملک معزالدین ابوالحسین محمد بن غیاثالدین کرت، خواجه وجیهالدین مسعود سربداری، خواجه علی سربداری، پهلوان حسن دامغانی سربداری و جانشین او خواجه نجمالدین علی مؤید سربداری را نام برد.
ابن یمین بینندهٔ کشاکشهای پیدرپی امیران خراسان در عهد فترت میان ایلخانان و یورش تیمور بود و گاه در این کشمکشها و جنگها نیز حضور داشت. در رویدادی که در سیزدهم صفر سال ۷۴۳ هجری میان ملک معزالدین حسین کرت با خواجه وجیهالدین مسعود سربداری در زاوه رخ داد و به شکست و فرار خواجه وجیهالدین مسعود انجامید؛ دیوان ابنیمین در ضمن غارت بنگاه امیر به یغما رفت و بنا به گفتهٔ خواندمیر، خود شاعر نیز در این جنگ، به دست لشکر هرات گرفتار گشت، چون او را پیش ملک بردند، منظور نظر تربیت گردانید و بنابر آنکه دیوان ابنیمین در آن مصاف تلف گشته بود، قطعهای در آن باب گفت. اما تلاش برای یافتن دیوان او مؤثر نیفتاد و شاعر ناگزیر شد با گردآوردن شعرهای پراگندهٔ خویش از اینجا و آنجا و افزودن اشعاری که پس از رویداد گفتهشده ساخته بود، دیوانی تازه ترتیب دهد.
زندگانی ابنیمین در سبزوار و فریومد به قناعت گذشت و اصولاً وی مردی قانع و گوشهگیر و دهقانپیشه و معتقد به بنیادهای اخلاقی بود. مرگش به سال ۷۶۹ هجری رخ داد.
آثار
دیوان تازه او که اکنون در دست است، با مقدمهای که شاعر در آن نوشته، در سال ۷۵۴ فراهم آمده و از قصیده، غزل، ترکیببند، قطعه و رباعی، مجموعاً در حدود ۱۵ هزار بیت دارد. سخن او روان و منسجم و خالی از تکلف و علمفروشی و به تمام معنی دنباله سبک خراسانی است.
قطعههای ابنیمین به سبب اشتمال بر اندرز و طعن و طنز رواج و شهرت بسیار یافت و بر زبان شعردوستان جاری گشت و از این بابت میان شاعران معاصر خود منفرد شد. در قصیدهسرایی و مثنویپردازی توانا بود. از میان مثنویهای او مثنوی «مجلسافروز» به بحر خفیف مخبون محذف در تحقیق و عرفان و مثنوی بینام دیگری هم در این موضوع به بحر هزج مسدس مقصور مشهورتر است.
آن کس که بداند و بداند که بداند
اسب خرد از گنبد گردون بجهاند
آن کس که بداند و نداند که بداند
آگاه نمایید که بس خفته نماند
آن کس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به منزل برساند
آن کس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
به جز دیوان مولف، کتاب «ریحانه الادب» این کتابها را نیز به او نسبت دادهاست: «انشا طغرل»، به نام مجموعهٔ منشات؛ «انوار المبارک»، «چشمه فائز»، «کلیات طغری»، مجموعهٔ اشعار؛ «مجموعه الغرائب»؛ «المرآت المفتوحه».
منبع: ویکی پدیا