ملا محمدمحسن فیض کاشانی یکی از
مشاهیر ایران زمین (زاده ۱۰۰۷ در کاشان – درگذشته ۱۰۹۰ هجری قمری در کاشان) (۹۷۷–۱۰۵۸ هجری شمسی)، حکیم، محدث و عارف دوره صفوی و از بزرگترین دانشمندان شیعه است. نام او محمدمحسن مشهور به ملا محسن و تخلص وی فیض بوده است.
ملا محمدمحسن داماد بزرگ ملاصدرای شیرازی بوده است. در فقه و اصول و فلسفه و کلام و حدیث و تفسیر قرآن و شعر و ادب توانا و در تمامی اینها و رشتههای دیگر آثاری از خود به یادگار گذارده است. البته در پایان عمر، از آنچه به غیر از قرآن و کلام اهلبیت نقل و استفاده نموده، پشیمان گشته و آن را بر سبیل تمرین و نقل مطلب و تحرّی حقیقت معرفی نموده است.
زندگی
فیض کاشانی در شهر کاشان زاده شد. خاندان او عموما از علما و دانشمندان خوشنام کاشان بودند، به ویژه جدش شاه محمود، پدرش شاه مرتضی و برادرانش مولی محمد معروف به نورالدین و مولی عبدالغفور و فرزندان آنها محمدهادی بن نورالدین و محمد مؤمن عبدالغفور و فرزند خود فیض مولی محمد ملقب به علمالهدی همگی دارای مقام عالی دینی بودند که تالیفات و تصنیفات نفیسی داشتهاند.
فیض در قم زندگی میکرد اما وقتی که شنید سید ماجد بحرانی وارد شیراز شده به قصد کسب فیض به آنجا رفت و در آن شهر با دختر ملاصدرا معروف ازدواج نموده و لقب فیض را نیز از او گرفت.
وفات فیض به سال ۱۰۹۰ هجری قمری اتفاق افتاده و مدفن او در کاشان در مقبرهای به نام کرامت یا کرامات واقع است.
حیات علمی فیض
فیض بخشی از عمر خود را به مطالعه، تحقیق، پژوهش و نگارش در حوزه فلسفه، کلام، عرفان، اصول و… صرف نمود، اما در سال ۱۰۸۳ در رساله الإنصاف ضمن نگاهی نقد گونه بر برخی از نوشتههای پیشین خود، به انتقاد از متکلّمین، فلاسفه، متصوّفه و من عندیین پرداخت. وی در آغاز رساله مذکور در این باره میگوید:
«چنین میگوید مهتدی به شاهراه مصطفی محسن بن مرتضی که در عنفوان شباب چون از نفقه در دین و تحصیل بصیرت در اعتقادات و کیفیت عبادات به تعلیم ائمه معصومین (ع) آسودم، چنانچه (چنانکه) در هیچ مسئلهای محتاج به تقلید غیر معصوم نبودم! به خاطر رسید که در تحصیل معرفت اسرار دین و علوم راسخین نیز سعی مینمایم، شاید نفس را کمال یابد. لیکن چون عقل را راهی به آن نبود، نفس را در آن پایه ایمان که بود، دری نمیگشود، و صبر بر جهالت هم نداشت، و علیالدوام مرا رنجه میداشت؛ بنابراین چندی در مطالعه مجادلات متکلمین خوض نمودم، و به آلت جهل در ازالت جهل ساعی بودم! طریق مکالمات متفلسفین (مدّعیان فلسفهدانی) را نیز پیمودم، و یک یا چند بلندپروازیهای متصوفه را در اقاویل ایشان دیدم، و یک چند در رعونت (حماقت)های «من عندییّن» گردیدم! تا آنکه گاهی در تلخیص سخنان طوائف اربع (متکلمین، متفلسفین، متصوفه، من عندیین)، کتب و رسائل مینوشتم (چند سطر بعد عربی است که خلاصه آن چنین است): بدون این که همه را تصدیق کرده باشم، یا همه را تأیید کنم، بلکه مطالب آنها را نقل کردم، و بر سبیل تمرین مطالبی نوشتم! از مجموع گفتار آنها چیزی که عطش مرا فرونشاند، یا بیماریم را درمان کند نیافتم، تا جایی که بر خویشتن ترسیدم! پس به خدا پناه بردم تا مرا به حقیقت نائل گرداند، و به گفته امیرمؤمنان (ع) که میفرماید: خدایا مرا از این که نظرم را در آنچه نهایت آن دیده نمیشود، و فکر به آن نمیرسد، نگاه دار به درگاه خداوند نالیدم و سرنوشت خود را به ذات مقدّسش سپردم. خدای مهربان نیز به برکت دین پایدارش مرا رهنمون گردید تا در اسرار قرآن مجید و احادیث سرور انبیاء صلوات اللَّه علیهم اجمعین، درست بیندیشم، و بقدر حوصله و درجه ایمانم از قرآن و حدیث چیزها به من آموخت. دلم اطمینان یافت، و وسوسه شیطان را از من دور کرد خدا را شکر که به حقیقت نائل گردیدم.»
استادان
ابوعلی جمالالدین بحرانی
شاگردان
فیض در طول زندگی خود شاگردان متعددی داشته که گروهی از آنان، خود از علما و دانشمندان بزرگ محسوب میشوند و از آن دست میتوان مولی ابوالحسن شریف فتونی عاملی اصفهانی نویسنده تفسیر مرآت الانوار و علامه مجلسی صاحب بحارالانوار و سید نعمتالله جزایری نویسنده انوارالنعمانیه را نام برد که از او اجازه روایت داشتهاند. فهرست شاگردان وی در ذیل آمده است:
- محمدباقر مجلسی
- سید نعمتالله جزایری
- ابوالحسن شریف فتونی عاملی اصفهانی
- محمدمحسن عرفان شیرازی
- قاضی سعید قمی
- ملا محمدصادق خضری
- شمسالدین قمی
- محمد علمالهدی (زاده ۱۰۲۹ درگذشته ۱۱۱۵ ق)، فرزند فیض که دارای آثار علمی از جمله «معادن الحکمه فی مکاتیب الائمه» است.
- احمد معینالدین (زاده ۱۰۵۶ درگذشته ۱۱۰۷ ق)، فرزند دیگر فیض که او نیز در فقه و حدیث متبحر و دارای تالیفاتی است.
- محمد مؤمن، پسر برادر فیض از فقیهان و مدرسان دوران خود بوده است.
- شاه مرتضی دوم، پسر برادر فیض
- محمدهادی، فرزند شاه مرتضی دوم
- نورالدین محمد، فرزند دیگر شاه مرتضی دوم
- ضیاالدین محمد، فرزند حکیم نورالدین، دایی فیض (درگذشته ۱۰۴۷ ق)
- ملا شاه فضلالله، خواهرزاده فیض و فرزند ملامحمد شریف که حدود چهل تألیف در موضوعهای فقه، تفسیر و کلام داشته است.
- ملا علامی، خواهرزاده فیض و فرزند دیگر ملامحمد شریف
آثار فیض
از فیض ۱۱۶ عنوان کتاب و رساله به یادگار مانده است. البته برخی از این آثار، مربوط به فلسفه، تصوف، فقه، اصول، کلام و … میباشد و فیض از آنچه در این زمینه خوانده و نوشته، اظهار پشیمانی و برائت نموده و آن را بر سبیل تمرین و صرفاً نقل مطلب معرفی نموده است.
شوق مهدی اثری منظوم از فیض کاشانی و در خطاب به امام زمان است. خود میگوید:
«چنین گوید مولف این کلمات و ناظم این ابیات محسن بن مرتضی الملقب به فیض که مرا در عنفوان شباب، شور محبت امام زمان و بقیهٔ خلفای رحمان، قائم عترت و مهدی امت سلام الله علیه و علی آبائه در سر افتاد و شوقی عظیم به لقای کریم او در دل پدید آمد. نه تن را به مقصود راهی و نه جان را از صبر پناهی. به خاطر رسید که کاش کلمهای چند موزون در وصف اشتیاق بودی و مضمونی چند منظوم در شرح فراق رو نمودی تا گاهی به انشاد{=خواندن} آن زنگ غبار از دل زدودی.»
دیوان «شوق مهدی» توسط انتشارات انصاریان قم به تصحیح علی دوانی چندین بار منتشر شده است.
این کتاب یکی از مهمترین نوشتههای فیض کاشانی است که توسط محمدرضا دورودیان تفرشی ترجمه شده است و موضوع آن در رد مجتهدان و اصولیین میباشد و با استدلال و با شواهد از روایتهای اهلبیت اجتهاد و اجماع را بدعت و ضلالت و خلاف روش فکری شیعیان میداند.
در بخش خطبه این کتاب مینویسد:
«اجتهاد در احکام شرعیه یعنی استعمال اصول و امارات ظنیه در استنباط آنها و همچنین اخذ باتفاق آرا بدعت نهادن است در دین و از اختراعات اهل سنت است»
و در فصل سوم کتاب مینویسد:
«و لیت شعری ما حملهم علی ان ترکوا السبیل الذی هدیهم الیه ائمة الهدی و اخذوا سبلا شتی و اتبعوا الآراء و الاهواء کل یدعو الی طریقه و یذود عن الاخری» و کاش میدانستم من که چه چیز واداشت ایشان را (مجتهدین شیعه را) اینکه واگذارند راهی را که نموده بودند بایشان آنرا ائمه هدی و بگیرند راههای مختلف را و پیروی کنند رأیها و خواهشها را، همگی ایشان (مجتهدین) میخواند مردم را بطریقه خود و بازمیدارد از طریقه دیگر. «ثمّ ما الذی حمل مقلدیهم علی تقلید هم فی الآراء دون تقلید الائمة علی الطریقة المثلی» سپس کاش میدانستم که چه چیز واداشت مقلدین ایشان را که تقلید ایشان کنند در رأیهای ایشان و تقلید نکنند از امامان بر طریقه که درستترین طریقه است.
- عین الیقین
- دیوان اشعار (مجموعه اشعار)
آثار دیگرش
شافی، نخبه، ندبه، مکاتیب، مفاتیح، تفاسیر، سفینة البحار، منهاج النجاة، ابواب الجنان، علم الیقین، عین الیقین، حقالیقین، جلاء العیون، جلاء القلوب، قرة الاصول، شراب طهور، اصول عقاید، اصول اصلیه، بشارة الشیعه، معتصم الشیعه، توحید، تنویر، تشریح، شرائط الایمان، خلاصة الاذکار، اخوان الصفا، دهر آشوب، دفع بلیات، رفع آفات، معیار ساعات، موارد مختلف، لب حسنات، وسیله ابتهال، منتخب فتوحات، منتخب غزلیات، منتخب اوراد، ترجمه طهارة، ترجمه صلاة، ترجمه زکوة، ترجمه حج…، شهاب ثاقب، فهرست علوم، معارف اصول، تعیین حقوق، حقایق و اسرار دین، ثنای معصومین، حقیقت علم و علما، شرح صحیفه سجادیه، رساله ثبوت ولایت، اختلاف مذاهب، تعیین حق، غزلیات، مسمیات، مثنویات، جبر و تفویض، جبر و اختیار، عوامل ملا محسن، اجوبه مسائل، لئآلی، حواشی و دهها کتاب دیگر. یکی از اثار معروف او کتاب المهجته البیضاء است که به نوعی تطبیق کتاب احیا العلوم ابوحامد عزالی با عقاید شیعه است .
نمونه شعر
بیا تا مونس هم، یار هم، غمخوار هم باشیم
انیس جان غمفرسوده بیمار هم باشیم
شب آید، شمع هم گردیم و بهر یکدگر سوزیم شود
چون روز، دست و پای هم، در کار هم باشیم
یکی گردیم، در گفتار و در کردار و در رفتار
زبان و دست و پا یک کرده، خدمتگار هم باشیم
نمیبینم بهجز تو همدمی، ای «فیض»، در عالم
بیا، دمساز هم، گنجینه اسرار هم باشیم
دیوان اشعار «ملامحسن فیض کاشانی» پس از پیروزی انقلاب اسلامی با نشر سرودههای منتشر نشده وی توسط یکی از نوادگان خلفش «مصطفی فیضی» که ادیبی فرهیخته و محققی توانا بود به دوسه برابر قبل افزایش یافت. مرحوم مصطفی فیضی در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی سالها ریاست اداره فرهنگ و هنر کاشان و همچنین مدیریت انجمن ادبی صبای این شهر را بر عهده داشت.
در منزل ایشان کتابهایی مخطوط از ملاصدرا و ملا محسن فیض وجود داشت. همچنین عصایی آبنوس جزو عتیقه جات منزلش وجود داشت که از آن ملا محسن فیض بود. مصطفی فیضی در سال ۱۳۸۰ شمسی دیده از جهان فروبست و در جوار جدش در مقبره فیض به خاک سپرده شد. (عباس خوش عمل کاشانی).