سید محمدحسین طباطبایی مشهور به علامه طباطبایی(۱۲۸۱- ۱۳۶۰ش)، یکی از مشاهیر ایران زمین، مفسر، فلیسوف، اصولی، فقیه، عارف و اسلامشناس قرن ۱۴ق. وی از عالمان تأثیرگذار شیعه در فضای فکری و مذهبی ایران در قرن ۱۴ش بود. وی نویسنده تفسیر المیزان، و کتابهای فلسفی بدایة الحکمة و نهایة الحکمة، و اصول فلسفه و روش رئالیسم است.
علامه، در حوزه علمیه قم به جای اشتغال به فقه و اصول، درس تفسیر قرآن و فلسفه برقرار کرد. این کار او موجب رونق دانش تفسیر در حوزه قم شد. روش تفسیری او تفسیر قرآن به قرآن بود. در دوران تعطیلی درس فلسفه، با برقراری جلسات هفتگی با شاگردان خاص خود تدریس مبانی فلسفی ملاصدرا و حکمت متعالیه را ادامه داد. بسیاری از مدرسان بعدی فلسفه در حوزه علمیه قم شاگردان او بودند.
شاگردان او هم چون مطهری، جوادی آملی، مصباح یزدی و بهشتی را میتوان جزو مؤثرترین و معروفترین روحانیان شیعه در ایران در چهار دهه پایانی قرن ۱۴ش دانست. نشستهای علمی او با هانری کربن فیلسوف و شیعهشناس فرانسوی زمینهساز معرفی تشیع به اروپاییان شد.
درباره شخصیت او کتابهای متعددی منتشر شده و چندین همایش برای معرفی اندیشههای او برگزار شده است. یک مجموعه مستند تلویزیونی با نام حدیث سرو نیز با هدف شناسایی شخصیت او ساخته شده است. در تهران یک دانشگاه به نام او نامگذاری شده است. شهید علی قدوسی داماد اوست.
زندگی نامه
تولد و نسب
علامه، در پایان سال (آخرین روز ماه ذیحجه) ۱۳۲۱ق مصادف با ۱۲۸۱ش در شادآباد تبریز به دنیا آمد. اجدادش تا ۱۴ پشت، دانشمند و عالم بودند.
اجداد پدری علامه طباطبایی از فرزندان امام حسن مجتبی (ع) و ابراهیم بن اسماعیل دیباج هستند و نیاکان مادری وی از سادات حسینی میباشند.
سید محمدحسین، در ۵ سالگی، مادر، و در ۹ سالگی پدرش را از دست داد. برادر کوچکتر او سید محمدحسن، معروف به سید محمدحسن الهی، است.
ازدواج و فرزندان
همسر علامه، قمرالسادات مهدوی، از خانواده سادات طباطبایی بود. سه فرزند اولی علامه و قمرالسادات در کودکی و در نجف از دنیا رفتند. فرزند بعدی آنها، پسری بود که طباطبایی، به سفارش استادش قاضی طباطبایی، اسم او را عبدالباقی گذاشت. سید عبدالباقی و نجمه سادات، فرزندان علامه طباطبایی و قمرالسادات مهدوی هستند.
در سال ۱۳۴۴ش همسر اول علامه طباطبایی از دنیا رفت و بعد از مدتی علامه، با منصوره روزبه ازدواج کرد. شهید علی قدوسی از شاگردان طباطبائی بود و علامه به او علاقه داشت و دخترش، نجمه سادات طباطبایی را به عقد او درآورد. جواد مناقبی داماد دیگر علامه طباطبایی بود.
دوران تحصیل و تدریس
سید محمد حسین به مدت شش سال (۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ش) پس از آموزش قرآن که در روش درسی آن روزها قبل از هر چیز تدریس میشد، آثاری چون گلستان، بوستان و … را فراگرفت. علاوه بر آموختن ادبیات، زیر نظر میرزا علینقی خطاط به یادگیری فنون خوشنویسی پرداخت. سپس وارد مدرسه طالبیه تبریز شد و به فراگیری ادبیات عرب و علوم نقلی و فقه و اصول پرداخت و از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ ه.ش مشغول فراگیری دانشهای مختلف اسلامی گردید.
علامه طباطبایی بعد از تحصیل در مدرسه طالبیه تبریز، همراه برادرش به نجف رفت و در آنجا ده سال (۱۳۰۴ تا ۱۳۱۴) به تحصیل علوم دینی پرداخت. در ۱۳۱۴ش به تبریز برگشت و تا ۱۳۲۵ که در آنجا ساکن بود، جلسه درسی خاصی نداشت و به تألیف و تحقیق مشغول بود. او در ۱۳۲۵ش به قم رفت و تا پایان عمر، آنجا ماند و مشغول تدریس، تحقیق و تألیف شد.
درگذشت
وی در روز یکشنبه ۲۴ آبان ۱۳۶۰ش (۱۸ محرم ۱۴۰۲ق) از دنیا رفت. جنازهاش، فردای آن روز از مسجد امام حسن عسکری تا حرم حضرت معصومه تشییع شد. آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی بر پیکرش نماز خواند و در حرم حضرت معصومه به خاک سپرده شد.
زندگی علمی
در نجف
پس از اتمام اولین مراحل علمی در تبریز، در سال ۱۳۰۴ش راهی نجف شد. ۱۰ سال در حوزه علمیه نجف به تکمیل معلومات خود در شاخههای مختلف علوم اسلامی پرداخت. فقه و اصول را نزد نایینی و کمپانی، فلسفه را نزد سید حسین بادکوبهای که خود از شاگردان جلوه و آقاعلی مدرس بود، ریاضیات را نزد آقا سید ابوالقاسم خوانساری، و اخلاق و عرفان را از سید علی قاضی طباطبایی آموخت.
در تبریز
علامه طباطبایی در مدتی که در نجف مشغول تحصیل بود به علت تنگی معیشت و نرسیدن مقرری که از ملک زراعیاش در تبریز بدست میآمد، مجبور به بازگشت به ایران شد و ۱۰ سال در روستای شادآباد تبریز به زراعت و کشاورزی مشغول شد. در این دوره فعالیت علمی از قبیل تحصیل یا تدریس از او گزارش نشده است ولی تعدادی از کتابها و رسالههای علامه حاصل تفکرات این دوره است.
در قم
شهرت علامه طباطبایی در تهران و حوزههای دیگر علمی ایران، هنگامی آغاز شد که در اثر حوادث سیاسی جنگ دوم جهانی و عواقب بعد از آن از تبریز به قم مهاجرت کرد. او از سال ۱۳۲۵ش در قم ساکن شد و مجالس درس خود را در تفسیر و حکمت آغاز کرد. او به تدریج، تدریس سطوح اساسی حکمت مانند کتاب شفاء و اسفار را متداول ساخت. در کنار این دروس، علامه به تربیت شاگردانی در حوزه اخلاق و عرفان اسلامی نیز توجه داشت. حسن حسنزاده آملی، عبدالله جوادی آملی، عزیزالله خوشوقت و علی سعادتپرور و... از این دسته شاگردان او هستند.
جلسات علمی تهران
در دوران سکونت در قم یکی از فعالیتهای علامه طباطبایی شرکت در جلساتی علمی و فلسفی در تهران بود. این جلسات با حضور هانری کربن، سید حسین نصر، داریوش شایگان و... با محوریت علامه طباطبایی درباره مسائل فلسفی، عرفانی، ادیان و اسلامشناسی برگزار میشد. او در سفرهای پیاپی به تهران داشت، با علاقهمندان به حکمت و معارف اسلامی تماس داشت و گاه با مخالفان دین و حکمت نیز به بحث میپرداخت. در برخی از این نشستها موضوع بحث، تفسیر عرفان شرقی با محوریت اوپانیشادها و گاتها بوده است. مطالب این کتابها توسط داریوش شایگان به فارسی ترجمه میشد و سپس علامه طباطبایی درباره آن مطالب توضیح میداد.
جلسات بین او و کُربَن به مدت ۲۰ سال (۱۳۷۸ تا ۱۳۹۹ق) هر پاییز با حضور جمعی از اهالی فلسفه تشکیل میشد که در آن مباحث اساسی دین و فلسفه و... مطرح میشد. به گفته دکتر سید حسین نصر چنین جلساتی در سطحی آن چنان بالا و با افقی آن چنان وسیع در جهان اسلام امروز بینظیر بوده است و حتی میتوان گفت که از دوره قرن وسطی که تماس فکری و معنوی اصیل بین اسلام و مسیحیت قطع شد، چنین تماسی بین شرق اسلامی و غرب حاصل نشده است.
منبع: ویکی شیعه