هنرستان فنی و حرفه ای کمال دانش

info@kamaledanesh.ir

0098-21-77208610

شما اینجا هستید: خانه » اخبار » زندگینامه پائولو کوئیلو »
۱۴۰۳ سه شنبه ۲۲ آبان

پائولو کوئیلو (Paulo Coelho) در سال 1947 میلادی و در خانواده ای سخت گیر و نسبتاً مذهبی در برزیل چشم به جهان گشود. پدرش مهندس و مادرش زن خانه داری بود که مطابق عرف زمانه می زیست و فکر می کرد؛ از این رو مانند تمام والدین تمایل داشتند تا فرزندشان یک زندگی معمولی را در پیش بگیرد و مثل پدرش، شغل مهندسی را ادامه دهد. اما ذهن پرسشگر و رؤیاپرداز کوئیلو این را برنمی تابید و از همان کودکی رؤیای نویسندگی را در سر می پرورانید.

از آنجا که بر خلاف دیگر کودکان از رفتن به دبستان مذهبی سن اگناسیو در ریودوژانیروی برزیل سر باز زد و از شرکت در مراسم مذهبی گروهی که به اجبار برگزار می شد امتناع می ورزید، پدرش گمان کرد فرزندش دچار نوعی اختلال روانی و بیماری روحی شده است؛ از این رو او را در شانزده سالگی در بیمارستان روانی بستری کرد.

ائولو پس از مدتی از بیمارستان روانی فرار کرد و در بیست سالگی با یک گروه تئاتر آشنا شد و تصمیم به همکاری با آنان گرفت؛ اما بخت همچنان با او یار نبود و تفکر حاکم بر جامعه مبنی بر منشأ فساد اخلاقی دانستن هنر، به ویژه تئاتر، بار دیگر باعث شد برای بار دوم در بیمارستان روانی بستری شود؛ اما این بار به تشخیص و تأیید پزشک مبنی بر اینکه دیوانه نیست از بیمارستان روانی مرخص شد.

کوئلیو در مصاحبه ای در مورد این رفتار پدر و مادرش گفته بود: «آن ها نمی خواستند به من صدمه بزنند، اما نمی دانستند چه کار باید بکنند؛ آن ها این کار را انجام ندادند تا مرا نابود کنند، بلکه این کار را کردند تا مرا نجات دهند.» این اتفاق ها باعث می شود که پائولو برای رضایت خانواده اش در مدرسه ی حقوق ثبت نام کند و یک سال بعد، مدرسه را رها و مثل یک هیپی به جنوب آمریکا، شمال آفریقا، مکزیک و اروپا سفر کند. در سال 1998، پائولو کوئیلو کتابی را با عنوان «ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد» تحت تأثیر همین دوران نوشت که باعث به تصویب رسیدن قانون ممنوعیت پذیرش بی رویه ی بیماران روانی در بیمارستان ها شد.

پائولو کوئیلو چطور نویسنده شد؟

پائولو کوئلیو دریافت که دنبال کردن یک زندگی معمولی و به دور از هیجان راضی اش نمی کند. از این رو در دهه ی 20 و 30 زندگی اش برای یکی از معروف ترین ستارگان موسیقی راک برزیل ترانه می نوشت و مشق نوشتن می کرد. کوئیلو که همواره نویسندگی یکی از آرزوهای مهم زندگی اش بود، در سال 1987 و در پی کشف و شهودی درونی، کتاب «زائر کوم پوستل» را به زبان پرتغالی نوشت؛ کتابی که روایتی از طی کردن مسیر 500 کیلومتری در کوم پوستل با پای پیاده و تجربه ی لمس مذاهب و مکاتب الهی گوناگون است. کوئیلو که آتئیسم، بودیسم و ایمان به مکاتب دیگر را تجربه کرده بود، در انتها به اصول مذهبی کاتولیک بازگشت.

کتاب «زائر کوم پوستل» با استقبال خوبی مواجه شد، اما کوئیلو یک سال بعد رمان «کیمیاگر» را نوشت که در چاپ اول فروش خوبی نداشت، با این حال کوئیلو، با توجه به روحیه ی جنگنده و مثبت اندیشش، عقب ننشست و با انتخاب یک ناشر جدید، «کیمیاگر» را به یکی از افسانه ای ترین کتاب ها در زمینه ی خودباوری تبدیل کرد و بدین طریق، قدم بزرگی در مسیر پرچالش و عاشقانه ی نویسندگی برداشت.

بهترین کتاب های پائولو کوئیلو
پائولو کوئیلو را با کتاب «کیمیاگر» می شناسند، به ویژه در ایران، اما این نویسنده ی برزیلی نزدیک به 30 جلد کتاب تألیف و منتشر کرده است که در ادامه، مروری خواهیم داشت بر برخی از آن ها:

کتاب کیمیاگر (The Alchemist): رمان کیمیاگر اثر مشهور و برجسته ی پائولو کوئیلو که به بیش از 50 زبان زنده ی دنیا ترجمه شده، یکی از پرطرفدارترین کتاب های جهان محسوب می شود. در این کتاب، نویسنده به اهمیت توجه به افسانه ی شخصی اشاره می کند و اهمیت دنبال کردن اهداف والا و دست نکشیدن از رؤیاها را یادآور می شود.

کتاب نامه های عاشقانه یک پیامبر (Beloved Prophet): این کتاب در واقع دربرگیرنده ی نامه های عاشقانه ی جبران خلیل جبران، نویسنده ی لبنانی، به معشوقه ی خود، ماری هسکل، است که پائولو کوئلیو که در مقطعی از زندگی به واسطه ی گرایشش به عرفان و فرقه های مذهبی و همچنین مقوله ی خود عشق تحت تأثیر شخصیت جبران قرار گرفته بود، آن را با هدف کشف شخصیت این نویسنده، گردآوری و بازنویسی کرده است.

کتاب ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد (Veronika Decides to Die): کتابی الهام گرفته از سرگذشت خود نویسنده که ضمن روایت داستان دختری که میان پوچی و سرگردانی زندگی دست به خودکشی می زند، به تأملی ژرف در باب معنای زندگی از منظری متفاوت می پردازد. آگاهی ورونیکا، دختر جوان داستان، از مرگ باعث می شود بیشتر قدر زندگی و زنده ماندن را بداند و کارهایی را انجام دهد که پیش از آن هرگز نکرده بود.

کتاب یازده دقیقه (Eleven Minutes): رمان «یازده دقیقه» به واسطه ی موضوع جذاب و جنجالی اش با دیگر آثار کوئیلو تفاوت دارد و یکی از کتاب های ماندگار این نویسنده ی توانمند ادبیات برزیل به شمار می رود. در این اثر، در کنار نوع نگرش متفاوت نویسنده به مقوله ی عشق، باز هم ردپای مضامین مشترک کلیه ی آثار کوئیلو یعنی وجود روح زندگی و ایجاد احساس نشاط و امید به چشم می خورد.

کتاب شیطان و دوشیزه پریم (The Devil and Miss Prym): سومین کتاب از سه گانه ی «در روز هفتم» که به تقابل همیشگی خیر و شر در قالب داستانی خواندنی پرداخته است. این کتاب یک هفته از زندگی شخصیتی را روایت می کند که با مسائل مختلف انسانی ای چون عشق، قدرت و مرگ دست و پنجه نرم می کند. در یک طرف داستان، خدای یگانه و در طرفی دیگر نیز شیطان رجیم قرار دارد.

در انتها، باید یادآور شویم که اگر به دنبال تهیه ی کتاب های الکترونیکی پائولو کوئیلو هستید، می توانید برخی از بهترین آثار این نویسنده (از جمله کتاب الکترونیکی شیطان و دوشیزه پریم و کتاب الکترونیکی کیمیاگر) و همچنین برخی از بهترین کتاب های صوتی کوئیلو (از جمله کتاب صوتی نامه های عاشقانه یک پیامبر و کتاب صوتی ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد) را در سایت کتابراه بیابید.

سبک نگارش و دیدگاه های پائولو کوئیلو
رمان های پائولو کوئیلو از زندگی واقعی او الهام گرفته شده اند و چون از واقعیت جاری زندگی نشئت گرفته اند، مانند آینه ای زندگی و واقعیات آن را بازتاب می دهند و برای عموم مردم، قابل درک و باورپذیر خواهند بود. استفاده از عناصری چون جادو، فلسفه، تخیل، عرفان و تجربه های شخصی مشخصه های بارز داستان ها و رمان های فلسفی او هستند.

در اینجا باید یادآور شد که دست مایه های اولیه ی عرفان و معنویتی که پائولو کوئلیو در آثارش به دنبال ترویج و بسط آن در ذهن مخاطب است، آمیخته ای از عرفان مسیحی (دین خود نویسنده) و عرفان ساحریِ نشئت گرفته از آثار کارلوس کاستاندا است. البته کوئیلو طی تمام سال های نویسندگی اش، تحت تأثیر افراد مختلف دیگری هم بوده است و از نگرش های عرفانی متنوعی الهام گرفته است که ردپای آن در آثار متعددش به چشم می خورد؛ کسانی مانند: جبران خلیل جبران، خورخه لوئیس بورخس، هنری میلر، ژورژه آمادو، خیام، مولوی، کارل گوستاو یونگ و پولس قدیس.

جوایز و افتخارات پائولو کوئیلو
دریافت نشان «شوالیه ی هنر و ادب» از فیلیپ دوست _ بلازى، وزیر وقت فرهنگ فرانسه، در سال ۱۹۹۶
دریافت جایزه ی معتبر «کریستال» از انجمن جهانی اقتصاد در سال ۱۹۹۹
دریافت جایزه ی «بامبی»، یکی از معتبرترین و قدیمی ترین جوایز ادبی آلمان، در سال ۲۰۰۱
دریافت جایزه ی هنری «پلانتاری» از باشگاه بوداپست در فرانکفورت در سال ۲۰۰۲
دریافت «جایزه ی پرافتخار رئیس جمهور» از دست رئیس جمهور بلغارستان، گئورگی پاروانوف، در سال ۲۰۰۶
دریافت دو جایزه ی مهم ادبی ایتالیا و جایزه ی بین المللی «فلایانو» برای کتاب کیمیاگر در سال 1995

حقایقی جالب درباره پائولو کوئیلو
پائولو کوئیلو مدتی پس از مرخص شدن از بیمارستان روانی در جوانی، تحت تأثیر مکتب هیپی گری، سفرهای خود به کشورهای مختلف دنیا را آغاز کرد.
پائولو کوئیلو در دهه ی 1960 مصرف مواد مخدر را آغاز کرد و تا مدتی درگیر اعتیاد به مواد مخدر و الکل بود.
پائولو کوئیلو در سال 1974 به دلیل برخی از شعرهای سیاسی اش به زندان محکوم شد.
پائولو کوئیلو علاوه بر نویسنده به عنوان بازیگر، کارگردان و ترانه سرا نیز فعالیت هایی داشته است.
پائولو کوئیلو عضو هیئت مدیره ی مرکز صلح شیمون پرز و مشاور ویژه ی یونسکو برای «گفت وگوی بین فرهنگی و همگرایی معنوی» است.

جملات برگزیده پائولو کوئیلو
هر انسانی دوست دارد امیال خود را به معرض آزمایش بگذارد و تجربه کسب کند. این امر، بخشی از گنج انسان به شمار می رود. اگر بتواند کسی را احضار کند، حتماً کسی خواهد بود که برایش اهمیت دارد. (کتاب یازده دقیقه)

مرد خوشبخت، مردی است که خدا را در خود ببیند و در خود بجوید؛ همان طور که کیمیاگر گفته است، خوشبختی می تواند حتی در یک دانه ی ناچیز ماسه ی صحرا هم دیده شود، چون یک دانه ی ماسه هم گویای لحظه ای از آفرینش است و کائنات برای پیدایش آن میلیون ها سال وقت گذاشته است. (کتاب کیمیاگر)

انسان هرگز نمی تواند از رؤیاهای خود دست بکشد. رؤیا خوراک روح است. همان طور که غذا خوراک تن است. در زندگی بارها رؤیاهامان را فرو ریخته، و تمناهامان را ناکام می بینیم، اما باید به دیدن رؤیا بپردازیم. اگر نه، روحمان می میرد. (کتاب خاطرات یک مغ)

پائولو کوئیلو در میان ایرانیان
کتاب های پائولو کوئیلو در سال 1374 به ایران راه یافت و تا پایان سال 1376 چهار کتاب از این نویسنده ی برزیلی در ایران به چاپ و به تبع آن به محبوبیت بسیاری رسید که عبارت اند از: «کیمیاگر» (در کمتر از ۲ سال، سه ترجمه از آن چاپ شد)، «کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم»، «دیدار با فرشتگان»، و «سفر به دشت ستارگان». آرش حجازی، مترجم رسمی کتاب های پائولو کوئیلو در ایران، استقبال بی نظیر خوانندگان ایرانی از آثار این نویسنده ی برزیلی را دلیل تجدید چاپ چندین باره ی کتاب های کوئیلو در ایران دانسته است.

کوئیلو، در سفر ده روزه ای که در ۱۳۷۹ به ایران داشت، در گفت وگو با روزنامه ی همشهری درباره ی استقبال از آثارش در ایران گفت: «برای من، استقبال ایرانیان از کتاب هایم یک سورپرایز بود. پولی که برای چاپ کتاب هایم از ایران دریافت می کنم از هیچ جای دنیا نگرفته ام.»

منبع: کتابراه

           بیل گیتس (Bill Gates) سیزده ساله بود که مدرسه امکان استفاده از کامپیوتر را برای دانش آموزانش فراهم کرد. او چنان به برنامه نویسی برای کامپیوتر علاقه مند شده بود که اجازه داشت در کلاس ریاضی شرکت نکند و در عوض زمانش را به برنامه نویسی بگذراند.
           در سال 1947 میلادی و در خانواده ای سخت گیر و نسبتا مذهبی در برزیل به دنیا آمد. ذهن پرسشگر و رؤیاپرداز کوئیلو از همان کودکی رؤیای نویسندگی را در سر می پرورانید
           وقتی اکثر معلمان شروع به برنامه ریزی دروس خود برای هفته می کنند، امیدوار کردن دانش آموزان یا ایجاد انگیزه و امید در محصل ها معمولا در الویت برنامه های تدریس شان نیست. با این حال، صرف کمی زمان در هر روز برای آموزش و تمرین مهارت‌های امید می‌تواند مزیت های روشن و سنجیده ای را برای دانش‌آموزان و کل کلاس درس به همراه داشته باشد.
           یکی از نوابغ مسلم ادبیات روسیه در قرن نوزدهم بود. دو رمانِ «جنگ و صلح» و «آنا کارنینا» از شاهکارهای فناناپذیر این داستان نویس شهیر به شمار می‌روند
           ارنست همینگوی یکی از برجسته‌ترین نویسندگان تاریخ ادبیات است. او توانست به معتبرترین جوایز ادبی مانند پولیتزر و نوبل، دست پیدا کند. همینگوی در مهم‌ترین وقایع تاریخی نظیر جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم و جنگ داخلی اسپانیا حضور داشته است و آثارش متاثر از این وقایع است.