«ملانیا و من»، نوشته خانم استفانی وینستون وولکاف، دوست و مشاور سابق ملانیا ترامپ، همسر دونالد ترامپ و بانوی سابق آمریکا است که از سال 2016 تا 2020 میلادی از حزب جمهوری خواه در قدرت بود و به خاطر اقدامات خصمانه علیه ایران و به خصوص خروج از توافق هسته ای برجام در کشور ما بسیار شناخته شده هستند. علاوه بر این ملانیا ترامپ به خاطر شهرتش به عنوان زنی که زمانی یک مدل حرفه ای بوده و پس از حضورش به عنوان بانوی اول نیز سبک و سیاق مدلینگ را در پوشش و حضور در انظار عمومی ادامه داده، شاید شهرتی به موازات همسرش کسب کرده باشد.
اما کتاب حاضر که در اصل آغاز دوستی وافول آن را با بانوی اول با جزئیات شرح می دهد، نویسنده آن درواقع یک آمریکایی معمولی هست که مثل بسیاری آمریکائیان دیگر به سیاست وسیاستمداران علاقه ای ندارند و تمرکزشان بر شغل و خانواده وتفریحات آخر هفته است تا جائیکه خانم وولکاف اعتراف می کند اولین باری که رای داده، همان انتخابات سال 2016 بود که به خاطر دوستی با ملانیا، به ترامپ رای داده است. اما دوستی و صمیمیت او با ملانیا پای او را به دنیای سیاست هم باز کرد، اگرچه همین ناشی گری او در سیاست و همه امور را به صمیمیت گره زدن برایش دردسرهایی ساخت که در نهایت به دلخوری و پایان دوستی با بانوی اول انجامید تا جاییکه در فصل آخر کتاب اعتراف می کند «این بدترین اشتباه زندگی ام بود که با ملانیا وترامپ ها روبرو شدم، از نظر احساسی، جسمی، مالی، اجتماعی و حرفه ای. فکر می کردم دوست فوق العاده ای دارم اما وقتی نیازش داشتم، ملانیا کمکی نکرد و ناگهان به طرز دردناکی روشن شد که او به معنای واقعی کلمه دوست من نیست».
قابل توجه هنرجویان هنرستان رشته کامپیوتر و هنرجویان هنرستان رشته حسابداری با معرفی کتاب ملانیا و من با شما هستیم.
بخش های زیادی از روایت های نویسنده کشف رازهایی از روابط درونی خانواده ترامپ و رقابت های زنانه با طعم قدرت میان ایوانکا، دختر ترامپ و ملانیا، بانوی اول است که آن را به یک جنگ سرد تعبیر کرده است. شدت رقابت بین ملانیا و ایوانکا تا حدی بود که در جایی نویسنده می گوید ایوانکا افرادی را در کاخ سفید منصوب کرده بود تا همه چیز را زیرنظر داشته باشد و ملانیا را گوشه گیر کند.
ضمن اینکه از گفتگوهای دونالد ترامپ و اطرافیانش برداشت می شود که امید چندانی به پیروزی در انتخابات نداشتند تا جاییکه در بخشی از کتاب می خوانیم وقتی خانم وولکاف را به رستورانی برای هماهنگی مراسم تحلیف دعوت می کنند، یکی از دستیاران ترامپ به صراحت اقرار می کند که کسی فکر نمی کرد رئیس برنده شه و این در حالی بود که فقط نزدیکان ترامپ نبودند که از پیروزی وی تعجب کردند، بلکه بسیاری دیگر در جهان که صحنه سیاسی ایالات متحده را می شناختند نیز از پیروزی ترامپ بهت زده شدند.
یکی از ویژگی های کتاب این است که با روایتی زنانه به تحریر درآمده و جزئی نگاری هایی را که معمولا زنان در امور روزمره در نظر دارند، در روال اتفاقات به تصویر کشیده است. دقت های نویسنده آنجا که میکروبوفوبیا یا میکروب هراسی بیمارگونه دونالد ترامپ را در یک مهمانی با زیر نظر داشتن برداشتن بشقاب ها از سوی ترامپ تشریح می کند کاملا قابل تامل است و این ویژگی در مقایسه با خاطره نگاری هایی که از سوی رجل سیاسی یا فرهنگی نوشته می شود و کلی نگرانه وقایع را بازگو می کند، به خوبی قابل درک است.
در همه جای وقایع شواهدی از رقابت های درون خانوادگی برای جذب افکار عمومی و در اختیار گرفتن بیشتر امورات در خانواده ترامپ دیده می شود و بخش برجسته این رقابت مربوط به ملانیا، همسر رئیس جمهور و بانوی اول، و ایوانکا، دختر ارشد ترامپ است که البته از همسر اسبق وی هست که پدیده ای شناخته شده در ساختار قدرت تقسیم شده میان خانواده هاست. اما آنچه که بانوی اول را از یک رنجش مزمن رها نمی کند، گذشته او و سابقه اش به عنوان یک مدل است که پس از کسب شهرت بانوی اولی دستمایه مطالب رسانه ها شده و حتی گاهی اعتماد به نفس زیاد ملانیا هم نمی تواند از پس آنها برآید تا جائیکه در برخی موارد بانوی اول مجبور می شود برای خاموش کردن صداها دست به دامن وکیل و عدلیه شود.
همچنین کتاب، معرف بسیاری از نهادها، موسسات تجاری، رسانه ها، اشخاص، ادارات خاص و اماکن فرهنگی یا تاریخی در آمریکا است که با ذکر روابطشان در جریان اتفاقات سیاسی ایالات متحده مطرح می شود و می تواند نگاه تازه ای جهت شناخت بیشتر از آمریکا به مخاطب ایرانی ارائه کند. در این میان نقش رسانه ها و نوع تعاملات آنان با سیاستمداران با تفصیل نشان داده می شود که مطالعه کتاب را برای تحلیلگران سیاسی ارزشمند می سازد. کتاب نمونه ای از روایات عینی در باره فضای سیاسی و رسانه ای امریکا را بازنمایی می کند و به واکاوی روابط درون لایه های قدرت در ایالات متحده می پردازد و در عین حال با قالب تصویری معیارهای اخلاقی جامعه نخبگان امریکایی را نیز منعکس می سازد.
روی هم رفته روایت های نویسنده از اتفاقات کاملا نشان می دهد که همانگونه که گفته شد از سیاست چیزی نمی داند و صرفا دو انگیزه دوستی با بانوی اول و علاقه و تعهد کاری، پای او را به کاخ سفید کشاند، اگرچه پایان حضورش در کاخ سفید با خاطرات خوبی همراه نشد.
در پایان باید گفت آنچه که اهمیت مطالعه این کتاب و آثاری از این دست را برای ایرانیان جذاب یا ضروری می نماید، شناختی عینی از آنچه که میان سیاستمداران و گروههای قدرت و از سوی دیگر رسانه ها و شخصیت های تاثیرگذار در ایالات متحده اتفاق می افتد، است تا بتوان به روایاتی نسبتا دقیق و عینی از فضای سیاسی موجود در این کشور که بیش از هشت دهه بر سیاست در ایران سایه انداخته و نقش پر رنگی در معادلات سیاسی در ایران چه به صورت ذهنی در تصور ایرانیان و چه به شکلی ملموس در واکنش هایش نسبت به کشور ما و جهان داشته، دست یافت.
منبع: انتشارات رسپینا